مواقعی در زندگی هست که همهی ما احساس گیر افتادن در زندگی داریم و تا حدی بیانگیزه هستیم که نمیتوانیم خودمان را از رختخواب جدا کنیم.
یکی از چیزهایی که باید حتما و قطعا در این مبحث روی آن تاکید کنیم این است که احساس گیر افتادن در زندگی احساسی به شدت طبیعی است. همهی ما در نقطهای از مسیر زندگی خود وقتی به دنبال شادی میگردیم، این احساس را تجربه میکنیم.
احساس گیر افتادن می تواند از هر چیزی جرقه زده و خودنمایی کند و غلبه بر آن چالش برانگیز است. درست است که شاید غلبه بر این احساس کمی دشوار باشد اما به یاد داشته باشید که هیچ چیز در این دنیا غیرممکن نیست.
در این مطلب از مجله گزنه به ۱۰ گامی که در غلبه بر این احساس مفید و کمک کننده است، می پردازیم. لطفا با ما همراه باشید و این موارد را مدنظر قرار دهید.
همچنین بخوانید: درمان افسردگی با ۳ روش جدید و عجیب !
چرا احساس می کنیم از لحاظ عاطفی گیر افتاده ایم؟
قبل از ناامیدی از شرایط موجود، در وهله اول باید ببینید که اصلا چرا همچنین شرایطی ایجاد شده است.
دکتر John Amodeo، درمورد اینکه چرا مردم احساس می کنند در زندگی گیر افتاده اند این گونه می گوید: “این شرایط با یک احساس خاص همراه است و آن احساس خاص شرم است. چند نفر از ما در درون مان با افکاری که ناقص یا معیوب هستند، کلنجار می رویم؟ این یک احساس شکست عمیق است. این سطح از شرمندگی با وجود این که یک احساس دردناک است، چیزی نیست که به راحتی تشخیص داده شود. گاهی به علت دردناک بودن بیش از حد این شرایط، فرد احساس بی حسی و کرختی می کند.”
خوشبختانه دکتر Amodeo با موارد زیادی از این دست برخورد داشته و می داند که در این شرایط باید به دنبال چه چیزهایی باشد. با توجه به مشاهدات وی، افرادی که احساس می کنند به لحاظ احساسی گیر افتاده اند، حداقل یکی از خصوصیات زیر را بروز می دهند:
۱- حالت دفاعی داشتن
شرم احساسی است که شما نمی خواهید تجربه کنید، بنابراین بدن شما سعی می کند با راهکار حفاظت از شما به این شرایط پاسخ دهد. این حفاظت به اشکال مختلفی اتفاق می افتد، اما متداول ترین آن ها این است که فرد دیگران را مقصر می داند و یا به گونه ای بحث را تغییر میدهد تا مسئولیت کمتری برای کاری که انجام داده ، متوجه اش باشد.
۲- کمال گرایی
این خصوصیت باعث می شود که شما فکر کنید بی نقص هستید و زمان زیادی را برای اطمینان از این که همه چیز به دقت انجام می شود صرف می کنید. در نهایت به این نکته می رسید که شما مجاز به خطای انسانی که ممکن است هر کسی تجربه کند، نیستید و خودتان را تحت فشار قرار می دهید.
۳- معذرت خواهی
شرم ما را وادار به عذرخواهی یا سازگار بودن می کند. در برخی موارد، این احساس شرم باعث می شود تا عذرخواهی نکنیم چرا که خجالت می کشیم.
۴- تعلل و تاخیر
در حالی که دلایل تعلل می تواند بی پایان باشد، اما شرم یکی از این دلایل است. در صورتی که فرد در حال کار روی یک پروژه باشد این احساس شرم می تواند باعث شکست پروژه شود.
همه این خصوصیت ها منطقی هستند، چرا که شرم به وضوح به نوعی از کار افتادگی منجر می شود. شما احساس می کنید که گیر افتاده اید به این خاطر که :
- نمی خواهید بپذیرید که در مورد چیزی اشتباه کرده اید.
- برای اینکه می خواهید ظاهر خود را حفظ کنید و نشان بدهید که هرگز اشتباه نکرده اید، به خودتان فشار می آورید.
- آنقدر از دیگران عذرخواهی می کنید که این کار باعث می شود به آن ها اجازه دهید که در همه جهات شما را کنترل کنند.
- راهکارهای مختلفی که به شما کمک می کنند تا بتوانید شرم خود را درمان می کنید، را کنار گذاشته اید.
چگونه می توانیم از احساس گیر افتادن عاطفی رها شویم؟
اکنون که درک عمیق تری از دلیل اینکه احساس می کنید به لحاظ عاطفی گیر کرده اید دارید، باید بر روی رها شدن از این حس کار کنید. روش های مختلفی برای غلبه بر آن وجود دارد، اما همه این ها به تمرین ذهنی زیادی نیاز دارد. خوشبختانه روش هایی وجود دارد که می توانید آن ها را در خانه انجام دهید.
همچنین بخوانید: ۱۸ راز جذابیت آدم های دوست داشتنی و محبوب
در ادامه۱۰ مورد از این راه کار ها را شرح می دهیم:
۱- در وقت خود صرفهجویی کنید
گیر افتادن در دام عادتهای ناسالم یا روندی ناخوشایند در زندگی با بروز رخوت، سستی و توقف در زندگیتان در ارتباط است. در این مواقع احساس میکنید کار خاصی انجام نمیدهید.
در این وضعیت باید این حقیقت را در نظر بگیرید که این احساس کاملا عادی و طبیعی است، باید به بررسی ریشههای اصلی گیر افتادن در این شرایط بپردازید و دریابید چطور میتوانید از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
شاید تمام وقت خود را به تماشای تلویزیون میپردازید یا در شبکههای اجتماعی میچرخید یا در حد مرگ کار میکنید.
به این ترتیب، وقتی تصمیم میگیرید بودجهی زمانی برای خودتان مشخص کنید خواهید دید که درحالحاضر چه بهرهای از زمان خود میبرید و چشم شما به روی واقعیت فعلی زندگیتان باز خواهد شد.
وقتی بودجهی زمانی برای خود در نظر میگیرید، درواقع هر روز ساعتهایی را برای کار، برای خودتان، برای خوابیدن و برای هر چیزی که میخواهید انجام بدهید، کنار میگذارید. به این ترتیب، شما برنامهای طراحی میکنید که شما را در طی مسیرتان راهنمایی میکند. در این صورت دیگر احساس نمیکنید قادر نیستید در مسیر زندگیتان رو به جلو حرکت کنید.
زمان باارزشترین دارایی شما است که اگر آن را بیهوده، بدون فکر و به بطالت هدر بدهید، زندگی و عمرتان میگذرد و شما بیشتر از آنچه فکرش را میکردید در زندگیتان گیر میافتید.
۲- یک مکان آرام پیدا کنید
یک مکان آرام از خانه که در آن کمترین میزان حواس پرتی را دارید انتخاب کنید و به طور منظم به این مکان بروید و بنشینید.
هدف از گذراندن وقت در این مکان آرام، شروع به گوش کردن صدای درونی شماست. قطعا در این مکان شما قادر به گوش دادن به صدای درون تان و سپس شروع شناسایی عناصر و احساسات خواهید بود.
در پایان، می توانید احساسات خود را شناسایی کرده و علت اصلی آنها را بدانید.
۳- در برابر آینه بایستید و با آینه حرف بزنید
با آینه حرف بزنید. بعضی وقتها بهتر است یک گام به عقب بردارید، از موقعیت درونی که در آن قرار دارید بیرون بروید، از زاویه دید فعلیتان فاصله بگیرید و خودتان را نصیحت یا راهنمایی کنید؛ مثل همان وقتهایی که یکی از دوستانتان یا افراد خانوادهتان در مصیبت یا موقعیتی سخت گرفتار میشود و شما راهحلهای موثری به او ارائه میدهید.
وقتی شما به زندگی خود به عنوان فردی بیرون از زندگیتان نگاه میکنید و سعی میکنید چگونگی مسیر خود را پیشبینی کنید، نتیجهی بهتری بهدست میآورید.
با این کار شما تحلیل بهتری از مسیرتان بهدست میآورید و در مییابید چطور احساس گیر افتادن در زندگی را رها کنید.
۴- در عمق احساسات تان کاوش کنید
زمانی که صدای درون خود را مورد بررسی قرار میدهید، متوجه خواهید شد که یک احساس خیلی از احساسات دیگر را می پوشاند.
برای مثال ممکن است در مورد چیزی احساس عصبانیت کنید، اما اغلب این عصبانیت احساسات عمیق تری مانند ترس و یا درد را پنهان می کند یا می پوشاند. این مرحله مستلزم کاوش بیشتر و شناخت احساسات کشف نشده است.
اگر نمی توانید احساسات خود را به درستی تشخیص دهید یا احساسات زیادی وجود دارند که با آنها مواجه شده اید، در طول هفته آینده خودتان و احساسات تان را مدنظر قرار داده و سپس دوباره این مراحل کاوش در احساسات را از سر بگیرید.
۵- ریشه را شناسایی کنید
با پرسیدن یک سوال از خودتان شروع کنید: “آیا من ریشه این احساس را پیدا کرده ام یا هنوز درگیر موارد سطحی هستم؟” به عنوان مثال، زمانی که احساس افسردگی می کنید، احتمالاً در کنار آن احساساتی مانند ناامیدی و غمگینی را نیز خواهید یافت.
شما باید مطمئن شوید که هیچ احساسی پنهان باقی نماند و به ریشه اصلی این احساس گیرافتادگی احساسی برسید.
۶- کمی حواستان را پرت کنید
همهی ما کارهای روزمرهای را انجام میدهیم. برخی اوقات این کارها رنگ و بوی کهنگی میگیرند و نوعی احساس یاس و ناامیدی را در ما باقی میگذارند.
پس بهتر است در این جور مواقع تکانی به اوضاع بدهیم و روشهایی جدیدی را پیدا کنیم تا ذهن خودمان را کمی منحرف کنیم. با این کار چرخهی ذهنی را خواهیم شکست.
شاید خودتان را در وضعیتی میبینید که در بنبست کاری یا زندگی گیر افتادهاید و نمیتوانید احساس کهنگی و ماندگی را متوقف کنید یا قادر نیستید انگیزهی کافی برای پیش رفتن در مسیر زندگی را در خود ایجاد کنید.
در این مواقع پرداختن به یک کار جانبی شاید همان چیزی باشد که به شما نیرویی دوباره میدهد و شما را دوباره در مسیر حرکت به سمت اهدافتان قرار میدهد.
۷- در مورد احساس شناسایی شده فکر کنید
هنگامی که احساسات خود را شناختید، باید عمیق تر کاوش کنید و محرک های اصلی برای به وجود آمدن این احساس را پیدا کنید.
به عنوان مثال، افراد به دلیل تجربه احساس تنهایی عمیق، افسردگی را تجربه می کنند. این یعنی این تنهایی محرک به وجود آمدن احساس افسردگی شده است.
در این مرحله مطمئن خواهید شد که تمام احساسات و دلایل محرک آن ها را شناخته اید. تنها راهی که می توانید بر گرفتار بودن یا گیر کردن از نظر عاطفی غلبه کنید، رسیدگی به احساسات است نه دفن دوباره آن ها!
۸- در صورت نیاز، استراحت کنید
شما قادر نخواهید بود که در هر جلسه یک احساس را مدیریت کنید. این فرایند به طول می انجامد و بسته به احساسی که شما با آن روبرو هستید، می تواند یک تجربه دردناک باشد.
به خودتان یادآوری کنید که در صورت نیاز می توانید استراحت کنید و رسیدگی به احساسات دیگر را به جلسات آتی موکول کنید. همچنین باید از افرادی که سعی در ناامید کردن یا قضاوت کردن شما دارند نیز دوری کنید.
همچنین بخوانید: گیاهانی که کمک می کنند بهتر و راحت تر بخوابید!
۹- روند درمان را آغاز کنید
زمان رسیدن به این مرحله در افراد مختلف، متفاوت است. ممکن است یک نفر به چند جلسه نیاز داشته باشد در حالی که فرد دیگر برای رسیدن به این مرحله به چندین ماه تلاش نیاز داشته باشد.
در هر صورت، باید مطمئن شوید که احساسات تان را درک می کنید و شروع به تدوین برنامه ای برای شروع بهبودی کنید.
کاری که باید در این مرحله انجام دهید، این است که تغییراتی را در زندگی، محیط و عادات خود ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر احساس می کنید بسیاری از کارها یا رفتارهای دوستان تان باعث ایجاد این گونه احساسات می شود، شروع به پیدا کردن دوستان جدید کنید.
رویکردهای زیادی برای این مرحله وجود دارد، اما شما باید آنچه را که فکر می کنید برای شما مناسب است انجام دهید.
۱۰- از احساس گیر افتادن عاطفی رها شوید
ترفند رسیدن به این مرحله این است که مرزها و انتظارات خود را تعیین کنید.
اگر نمی خواهید در اطراف افراد خاصی باشید، به آنها بگویید که برای سلامتی و بهزیستی خود این کار را انجام می دهید. در این مرحله باید به طور مداوم احساساتی که تجربه می کنید را مد نظر داشته و کنترل کنید.
مطمئن شوید که مسیری که در حال طی کردن آن هستید، همان چیزی است که می خواهید.
رها شدن از احساس گیر افتادگی عاطفی می تواند باعث شود که اقدام به عمل کرده و خود را مسئول انجام کاری که انجام میدهید، بدانید.
و اما سخن پایانی…
اگر احساس می کنید که به لحاظ عاطفی گیر افتاده اید، بهتر است هر چه سریع تر این احساسات مخرب را از خودتان دور کنید.
درست است که ممکن است در هنگام کاوش در درون خود با احساسات دردناک یا شرایط ناراحت کننده ای مواجه شوید، اما این شرایط را تحمل کنید تا بتوانید ریشه این احساس را پیدا کرده و درصدد رفع آن برآیید.
زندگی آنقدر کوتاه است که ارزش کلنجار رفتن با احساسات منفی از این دست را ندارد، پس تصمیم بگیرید شرایط را تغییر دهید و شروع به گام برداشتن در این مسیر کنید.
همچنین بخوانید: ۱۵ راهکار ساده برای پیشگیری از آلزایمر